میرزا نصرالله بهارشیروانیبَهارِشیرْوانی، میرزا نصرالله، از شاعران بهنام عهد ناصرالدین شاه قاجار (سل ۱۲۶۴-۱۳۱۳ق/۱۸۴۸-۱۸۹۵م) میباشد. ۱ - معرفی اجمالیوی در شیروان (شروان) قفقاز زاده شد و خاندانش از بزرگان آن سامان به شمار میآمدند [۱]
هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، ج۴، ص۱۷۹، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۲]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
منابع تاریخ تولد او را به اختلاف ۱۲۴۷ق/۱۸۳۱م، [۳]
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ج۱، ص۷۱، تهران، ۱۳۱۴ش.
۱۲۵۱ق/۱۸۳۵م [۴]
نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، ج۱، ص۵۷، تهران، ۱۳۶۳ش.
و ۱۲۵۲ق [۵]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، به نقل از عبرت، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۶]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۳، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
ذکر کردهاند. بهار در جوانی رهسپار هندوستان شد. برخی از محققان هدف او را از این سفر، سیاحت و تجارت [۷]
هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، ج۴، ص۱۷۹، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۸]
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ج۱، ص۷۱، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۹]
دیوانبیگی، احمد، حدیقةالشعراء، ج۱، ص۲۷۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۴ش.
و برخی دیگر برای فرا گرفتن علم و دانش میدانند. [۱۰]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
وی پس از بازگشت به وطن به بسیاری از نقاط کشور سفر کرد و در شهرهای مختلف ایران اقامت گزید. در طول این مدت با شخصیتهای برجسته و نامدار عصر چون ادیب نیشابوری، میرزا محمدکاظم صبوری (پدر ملکالشعرای بهار)، اختر طوسی، غلامحسین میرزا صدرالشعرا (در اصفهان) و ادیب ناصر دیلمی (در تبریز) آشنایی و مراوده داشت. [۱۱]
دیوانبیگی، احمد، حدیقةالشعراء، ج۱، ص۲۷۲، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۴ش.
[۱۲]
جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، ج۱، ص۱۱۵، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۳]
جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، ج۱، ص۱۱۹، به نقل از مهدی آذر، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۱۴]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۶، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
[۱۵]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
بهار در ۱۲۷۵ق/۱۸۵۹م به تهران آمد و به واسطۀ قریحه و استعداد شاعری، به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و لقب ملکالشعرایی یافت [۱۶]
تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، ج۲، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۱۷]
نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
دیری نگذشت که رهسپار خراسان گردید و در منزل صبوری مسکن گزید و به روایتی دیوان اشعارش در آنجا بهجا ماند. [۱۸]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۴۹، تهران، ۱۳۵۷ش.
گفتنی است که شایعۀ فوت بهار شیروانی در منزل صبوری و تصاحب دیوان او از سوی محمدتقی بهار، فرزند صبوری و انتخاب تخلص بهار توسط او، دستاویزی شد که مخالفان محمدتقی بهار، اشعار بلند و نغز شاعر نوجوان را حاصل دستبرد او از اشعار شیروانی قلمداد نمایند. [۱۹]
جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹، به نقل از مهدی آذر، تهران، ۱۳۶۷ش.
[۲۰]
کسروی، احمد، «التنبیه علی حروف التصحیف»، ج۱، ص۱۹۶، آرمان، تهران، ۱۳۰۹ش، س ۱، شم ۴-۵.
[۲۱]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۶-۷۶۸، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
[۲۲]
پروین گنابادی، محمد، گزینۀ مقالهها، ج۱، ص۵۰۷-۵۰۸، تهران، ۱۳۵۶ش.
[۲۳]
محیط، طباطبایی محمد، «نظری به مقالۀ بهار شیروانی»، ج۱، ص۱۰۲۳، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم ۴.
از اینرو، محمدتقی بهار به ناچار به پاسخگویی این اتهام و هجو حاسدان خویش برآمد؛ [۲۴]
بهار، محمدتقی، بهار و ادب فارسی، ج۲، ص۱۹۶، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۲۵]
بهار، محمدتقی، دیوان اشعار، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۷، تهران، ۱۳۳۵ش.
. [۲۶]
بهار، محمدتقی، دیوان اشعار، ج۲، ص۴۹۸-۴۹۹، تهران، ۱۳۳۵ش.
بهار شیروانی در سفر مجدد خود به تبریز به سمت منشی کنسولگری فرانسه در تبریز منصوب شد؛ در آنجا ضمن ادامۀ دوستی با صدرالشعرا، آموزش فرزندش ایرج میرزا (۱۲۹۱-۱۳۴۴ق/۱۸۷۴-۱۹۲۵م) را برعهده گرفت. [۲۷]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، حاشیه، به نقل از عبرت، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۲۸]
مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۳۱۵، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۲۹]
محجوب، محمدجعفر، نهم، به نقل از عبرت، تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میرزا، تهران، ۱۳۵۳ش.
از دیگر شاگردان برجستۀ او، علی حیدری مهابادی (سالارسعید) را میتوان نام برد. او فرزند احمدخان وکیلالرعایا، از سرداران ناصرالدین شاه بود و بهار شیروانی به درخواست وی مدتی در ساوجبلاغ کردستان اقامت گزید و به آموزش فرزند او پرداخت. [۳۰]
مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، ج۳، ص۱۲۸، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۳۱]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۲، ص۱۲۰۲، تهران، ۱۳۷۳ش.
۲ - وفاتسال وفات بهار شیروانی را برخی ۱۳۰۰ق/۱۸۸۳م [۳۳]
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ج۱، ص۷۱، تهران، ۱۳۱۴ش.
و برخی دیگر ۱۳۰۴ق [۳۴]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، به نقل از عبرت، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۳۵]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
دانستهاند.محمدتقی بهار [۳۶]
بهار، محمدتقی، دیوان اشعار، ج۲، ص۴۹۸-۴۹۹، تهران، ۱۳۳۵ش.
برخلاف کسانی که وفات شیروانی را در مشهد و در منزل صبوری دانستهاند، [۳۷]
تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، ج۲، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۳۸]
نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۳۹]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۸، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
[۴۰]
جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، ج۱، ص۱۱۸، به نقل از مهدی آذر، تهران، ۱۳۶۷ش.
معتقد است او در تهران درگذشته، و از ایرج میرزا نقل میکند که همسر شیروانی پس از مرگ او دارایی، کتب و اشعار وی را با خود به آذربایجان برده است. برخی نیز محل درگذشت او را تبریز دانستهاند. [۴۱]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، به نقل از عبرت، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۴۲]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
۳ - طبع شعریبهارشیروانی در سرودن انواع شعر به زبانهای فارسی و ترکی دست داشت. در اشعار او پیروی از شیوۀ متقدمان و گرایش به سبک خراسانی آشکار است، ولی در این شیوه چندان موفق نیست، با اندک تأمل در اشعار پراکندۀ بهار [۴۳]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۹-۷۷۵، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
و به استناد تذکرهها، میتوان او را شاعری متوسط دانست که اشعارش خالی از لطف نیست و مضمونهای لطیف و باریک در آنها دیده میشود. [۴۴]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۹، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
[۴۵]
دیوانبیگی، احمد، حدیقةالشعراء، ج۱، ص۲۷۳، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۴ش.
۴ - آثار۱. دیوان اشعار. آقابزرگ دیوان بهارشیروانی را فارسی و مختصر خوانده است، درحالی که منابع دیگر به دیوان فارسی و ترکی وی اشاره کردهاند. [۴۷]
تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، ج۲، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۵۴ش.
۲. مثنوی تحفةالعراقین، که به تقلید از خاقانی سروده شده، و نسخۀ خطی آن در لندن است. [۵۰]
، تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، ج۲، ص۱۲۴، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۵۱]
نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۵۲]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۹-۷۷۵، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
۳. مثنوی نرگس و گل، که نسخهای از آن در لندن نگهداری میشود. [۵۴]
تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، ج۲، ص۱۲۴، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۵۵]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۹-۷۷۵، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
[۵۶]
نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، ج۱، ص۵۸، تهران، ۱۳۶۳ش.
گفتنی است که تألیف فرهنگ (لغتنامه) دوجلدی فرانسه ـ فارسی [۵۸]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۵۹]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، تهران، ۱۳۵۷ش.
(به اشتباه آن را فارسی ـ فرانسه معرفی کردهاند) نیز به بهار شیروانی منسوب است. البته صحت انتساب این لغتنامه به وی مورد تردید است و گفتهاند که نویسندۀ آن ژان باتیست نیکلاست. بهارشیروانی مدتی منشی کنسولگری فرانسه در تبریز بوده، و با نیکلا که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه رایزن سفارت فرانسه در این شهر بوده، آشنایی و رابطه داشته است. برخی معتقدند نیکلا لغتنامۀ بهار را از او خریده، و در فرانسه بهنام خود چاپ کرده است. [۶۰]
برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، ج۱، ص۵۸۰، تهران، ۱۳۷۳ش.
[۶۱]
بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، ج۴، ص۳۵۰، تهران، ۱۳۵۷ش.
[۶۲]
شادانپور، فرزانه، «مروری بر واژهنامۀ فرانسۀ موجود در کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی»، ج۱، ص۳۱، خبرنامۀ کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، شم ۱.
[۶۳]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۳، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
اما با توجه به آنکه در هیچیک از منابع به آشنایی بهار با زبان فرانسه اشاره نشده، و از طرفی نیکلا آثار دیگری در این زمینه تألیف نموده است، [۶۴]
ابوالحمد عبدالحمید و ناصر پاکدامن، کتابشناسی تمدن ایرانی در زبان فرانسه، ج۲، ص۲۸، تهران، ۱۳۵۲ش.
[۶۵]
اورکاد، بنار، «ایرانشناسی در فرانسه»، ج۱، ص۸، ایرانشناسی در اروپا و ژاپن، ترجمۀمرتضی اسعدی، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۶۶]
بش، مشیری، محمد، مقدمه برفرهنگ فرانسه ـ فارسی نیکلا، تهران، ۱۳۴۸ش.
صحت انتساب این لغتنامه به بهار بیشتر مورد تردید قرار میگیرد؛ با این همه، حضور او در سفارت فرانسه و آشنایی با نیکلا احتمال شرکت داشتن وی در تألیف این فرهنگ را محتمل میسازد. [۶۷]
بینش، تقی، «بهار شروانی»، ج۱، ص۷۶۳، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
۵ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ، محمدمحسن، الذریعة. (۲) ابوالحمد عبدالحمید و ناصر پاکدامن، کتابشناسی تمدن ایرانی در زبان فرانسه، تهران، ۱۳۵۲ش. (۳) اورکاد، بنار، «ایرانشناسی در فرانسه»، ایرانشناسی در اروپا و ژاپن، ترجمۀمرتضی اسعدی، تهران، ۱۳۷۱ش. (۴) بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، تهران، ۱۳۵۷ش. (۵) برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، تهران، ۱۳۷۳ش. (۶) بهار، محمدتقی، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۷۱ش. (۷) بهار، محمدتقی، دیوان اشعار، تهران، ۱۳۳۵ش. (۸) بینش، تقی، «بهار شروانی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴. (۹) پروین گنابادی، محمد، گزینۀ مقالهها، تهران، ۱۳۵۶ش. (۱۰) تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، تهران، ۱۳۵۴ش. (۱۱) تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش. (۱۲) جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، تهران، ۱۳۶۷ش. (۱۳) دیوانبیگی، احمد، حدیقةالشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۴ش. (۱۴) شادانپور، فرزانه، «مروری بر واژهنامۀ فرانسۀ موجود در کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی»، خبرنامۀ کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، شم۱. (۱۵) کسروی، احمد، «التنبیه علی حروف التصحیف»، آرمان، تهران، ۱۳۰۹ش، س ۱، شم ۴-۵. (۱۶) محجوب، محمدجعفر، تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میرزا، تهران، ۱۳۵۳ش. (۱۷) محیط، طباطبایی محمد، «نظری به مقالۀ بهار شیروانی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم ۴. (۱۸) مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش. (۱۹) مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، تهران، ۱۳۶۹ش. (۲۰) مشیری، محمد، مقدمه برفرهنگ فرانسه ـ فارسی نیکلا، تهران، ۱۳۴۸ش. (۲۱) نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، تهران، ۱۳۶۳ش. (۲۲) هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهار شیروانی»، شماره۵۲۳۱. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|